دكتر سنگري در «نشست تخصصي مناسك حسيني و رسانه» در اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه تحقيق و پژوهش را درباره كربلا از كارهاي ضروري دانست و گفت: هنرمندانهترين تابلوي هستي نيازمند كارهاي هنري ويژه است.
به گزارش خبرنگار روابط عمومي اداره كل پژوهش هاي اسلامي صداوسيما، نشست تخصصي مناسك حسيني و رسانه،با حضور دكتر محمدرضا سنگري، عاشورا پژوه و عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي و دكتر محمد حسين ظريفيان مدير كل پژوهشهاي اسلامي رسانه در اين اداره كل برگزار شد.
در ابتداي اين نشست دكتر ظريفيان با اشاره به ظرفيت كشف نشده حماسه حسيني عاشورا گفت: اگر از دريچه انديشه پژوهي به واقعه عاشورا نگاه شود، بازنمايي هاي رسانه اي عميق تر و اثرگذارتر خواهد شد.
دكتر ظريفيان پديده پيادهروي اربعين را يك ابر رسانه توصيف كرد و گفت: اين پيادهروي به بزرگترين رسانه دنيا تبديل شده است كه به توليدكننده برنامه آن فقط شركتكنندگان آن نيستند؛ اين ابر رسانه علاوه بر كساني كه در آن شركت ميكنند ديگر نفوسي كه از سراسر دنيا به آن چشم دوختهاند را نيز شامل ميشود و همه در سيطره اين ابر رسانه قرار دارند و مفهومي جديد از يك فرا رسانه را هم خلق كرده است.
وي افزود: پيادهروي اربعين تمام معادلات علوم رسانه و ارتباطات را تحت الشعاع قرار داده است و همه نظريه هاي مادي در مقابل آن رنگ باختهاند.
مدير كل پژوهشهاي اسلامي رسانه با اشاره به كارنامه پربار اين اداره كل گفت: اين مجموعه در آستانه ورود به 25 سالگي و ربع قرن مجاهدت عالمانه و تاثيرگذار در ساحت دين و رسانه و آثار فاخري از اين مركز به جامعه رسانهاي علمي و ادبي كشور تقديم شده است كه به عنوان نمونه ميتوان به هشتصد كتاب و هزار و دويست فصلنامه و نشريات اشاره كرد؛ شايد آثار اين مركز در بين آثار ديگر مراكز، بيشترين بهره را از عاشورا برده باشد.
وي با اشاره به آثار توليدي مركز پژوهشهاي اسلامي رسانه كه به مناسبت ماههاي محرم و صفر توليد شده و در شبكههاي مختلف پخش شده است اشاره كرد و افزود: اين از بركت عاشورا و نفوس طيبه شهداي كربلاست؛ دوستان و پژوهشگران دين و رسانه در اين مركز توانستهاند با استعانت از درگاه سيد الشهدا قلم، فكر و انديشه را بركت بخشند.
پس از آن دكتر محمد رضا سنگري عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي كربلا را رسانهاي با ويژگيهاي مختلف ارزيابي كرد و گفت: كربلا رسانهاي رسانا، پويا، زايا، زيبا، پايا است كه اسوهاي رهاورد اين ويژگيها است؛ هر كدام از اينها صفات را بايد توضيح داد؛ اگر قرآن عاليترين قانون است؛ كربلا عاليترين اجرا است؛ بيترديد كربلا تجسم قرآن در يك مقطع از تاريخ است و قرآن با همه ابعاد خود در آن جلوه نموده است.
دكتر سنگري ادامه داد: كربلا جلوهگاه تام قرآن و كاملتري جلوه آن است؛ با تدبر در آياتي از سوره كهف كه رأس امام حسين (ع) بر نيزه ميخوانند به اين نتيجه خواهيد رسيد؛ اگر زواياي كربلا كاويده شود بيشتر ميتوان راز و ابعاد اين موضوع را تبيين و بررسي كرد.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در توضيح صفاتي كه براي عاشورا بيان كرده بود ابراز داشت: كربلا را به عنوان حنجر بليغ قرآن در تاريخ ميبينيم پس رسانا است؛ زمان را در نورديده است، پس پويا است، با توجه به روايتي كه بيان ميكند «شهادت امام حسين (ع) شعلهاي را روشن ميكند كه تا ابد سردي نميپذيرد و گرمي بيشتري به جهان ميبخشد» اين مسأله بيشتر روشن ميشود.
وي در توضيح بيشتر درباره پويا بودن واقعه عاشورا و كربلا اظهار داشت: هر كس تاريخ را مطالعه كرده است، ميداند كه رويدادها وقتي از لحظه ولادت خود فاصله ميگيرند بيشتر رنگ ميبازند و فراموش ميشوند و تنها پژوهشگران تاريخ آنها را مطالعه ميكنند، اما واقعه كربلا روندي برعكس وقايع تاريخي را دنبال ميكند؛ هر چه بيشتر از اين رخداد عظيم تاريخي يعني فرهنگ عاشورايي فاصله ميگيريم تازهتر ميشود؛ به قول فردي عاشورا براي ديروز نبود، براي امروز هم نيست، بلكه براي فردا است.
دكتر سنگري در وصف زايا بودن كربلا گفت: كربلا انقلاب ميزايد، زادگاه انقلاب اسلامي عاشورا است، امام خميني (ره) هم فرمودند كه «ما هر چه داريم از محرم و صفر داريم» از همين موضوع نشأت ميگيرد؛ كساني كه نيم قرن گذشته را در خاطر دارند ميدانند كه پرچمهاي گذشته ماركسيستي بود ولي الان پرچمهاي هيهات من الذله است كه زنده و زاينده و فزاينده است؛ اين سه واژه را مقام معظم رهبري براي كوثر به كار بردهاند كه مصداق بارز كوثر، كربلا است كه نسلها را ميپرورد و سيراب ميكند و حجت بالغهاي است كه در آن حضور داريم.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي حسن را زيبايي بيروني و خير را زيبايي دروني توصيف كرد و ابراز داشت: كربلا زيباست و اگر قطعهاي از تاريخ داراي حسن و خير باشد، زماني غير از عاشورا و كربلا را نميتوان براي آن يافت. در تحقيقاتي كه براي نوشتن كتابهاي آينهداران آفتاب و آينه در كربلا انجام دادم و در سفر به فرانسه و آلمان تازيانههاي قديمي را مشاهده كردم و پس از آن ارزش جمله ما رأيت الا جميلاي حضرت زينب (س) را فهميدم.
وي كربلا را داراي زيباييهاي زيادي دانست و اظهار داشت: آغاز، حركت، سخن گفتن و مقاطع چندگانه كربلا داراي زيباييهاي زيادي است؛ هر كدام از اين مقاطع، زيبا، شكوهمند و داراي درس است؛ كربلا لب ريز از گُم گوشهها و نگفتهها است؛ هنوز حتي از صفحه اول كتاب كربلا چيزي نگفتهايم؛ بايد به اين حوزهها و قلمروها برگرديم و آن را بخوانيم.
دكتر سنگري با اشاره به اينكه هيچ كس در تاريخ خود را اسوه اعلام نكرده است گفت: امام حسين (ع) تنها كسي است كه خود را اسوه ميدانم «لكم في اسوه؛ من براي شما اسوه هستم» و ميفرمايد اولين كسي كه در دوره رجعت برميگردد من هستم؛ حضرت در كربلا شش خطبه دارد كه از شما ميخواهم روي اين موضوعات و زمينهها كار كنيد.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي كربلا را داراي درسهاي بيشمار دانست و ابراز داشت: حضرت اباعبدالله ميتوانستند چند روز ديرتر از مدينه حركت كنند، اما روز بعثت را انتخاب كردند؛ مواضعي كه گرفتند، برنامه سفر، تداركات، چگونگي حركت، پوشيدن لباس پيامبر و مانند اينها هر كدام داراي درسهايي است كه با تحقيق و پژوهش در آنها ميتوان از آنها استفاده كرد.
وي ادامه داد: هر روز ما پر از روياروييهاي امام حسين (ع) با عبيدالله است، ما هم بايد خود را قضاوت كنيم كه يار كدام يك هستيم، آيا يار عبيد الله هستيم كه براي جنگ مبلغي را مطالبه كنيم يا مانند ياران امام حسين (ع) بگوييم در راه حق اگر چند بار سوخته شويم باز هم به ميدان خواهيم رفت؛ خالصترين انسانها امام حسين (ع) را همراهي كردند.
دكتر سنگري رسانه را براي اباعبدالله الحسين ارزشمند ارزيابي كرد و اظهار داشت: علاوه بر دو گزارشگري كه سپاه دشمن داشت كه به طور كامل مسائل را نقل كردهاند كه چه شد، چه كسي زد، با چه زد، به كجا زد، امام حسين (ع) نيز يك گزارشگر به نام «عقبة بن سمعان» داشت كه او را عصر عاشورا از كربلا خارج كرد؛ خروج او از كربلا به دليل باقي ماندن گزارشي حقيقي از واقعه كربلا بود؛ اين نوشتهها چندي پيش خاتمهاي بر شبهاتي بود كه به وقايع كربلا وارد كرده بودند؛ امام او را خارج كرد تا پيام آن روز را به ما برساند.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي تحليل اينكه امام حسين (ع) چه نيروهايي را جذب كرد، كدام را دفع كرد، با پيران و جوانان چطور صحبت ميكند را نيازمند تحليل و بررسي دقيق دانست و افزود: امام در مواجهه با جوانان بيدادگريها و شقاوتهاي بني اميه را ميگويد و با پيران از روايات پيامبر سخن ميگويد و عقبه ذهني آنها را فعال ميكند؛ بايد ببينيم كه لحن امام چيست و ساختار سخن ايشان چيست؟ لازم است روي نامههاي امام حسين (ع) كار شود؛ نه فقط محتوا بلكه شكل نامهها هم مهم است؛ چرا امام حسين (ع) هنگام رسيدن به كربلا به محمد حنفيه نامه مينويسد؟ اين يك جمله چه معنايي دارد؟ نامه به اهل بصره ميفرستد يعني چه؟ امروز سفيران ما به اينها نياز دارند.
وي ادامه داد: پرداختن رسانه به بازماندگان كربلا كه پس از شش ماه يا يك سال شهيد شدند از ارزش زيادي برخوردار است؛ فردي از ياران امام حسين (ع) يك سال با زخمهاي خود عشق بازي ميكند و در قل جامع به شهادت ميرسد؛ كربلا از اين شخصيتهاي مظلوم هم دارد كه حرفي از آنها به ميان نيامده است. براي كربلا كه هنمرمندانهترين تابلوي هستي است بايد كارهاي هنري ويژهاي انجام شود و بايد از آنها براي مسائل و امتداد كربلا بهره گرفت و استفاده كرد.
دكتر سنگري نمادها، نمودها و نشانههاي كربلا را از هم تفكيك كرد و اظهار داشت: بايد به نمادها، نمودها و نشانههاي كربلا توجه كرد؛ براي مثال در سريال مختارنامه دستي به آسمان خون ميافشاند؛ اين نمادي زيبا است كه در سه جا از كربلا اين اتفاق افتاد؛ يكي خون حضرت علي اكبر جوان كربلا، ديگري خون گلوي حضرت علي اصغر و ديگري خون حضرت اباعبدالله كه اين مباحث بايد مورد مطالعه و بررسي جدي قرار گيرد.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ديالوگ و منولوگهاي كربلا را بسيار ارزشمند و قابل استفاده دانست و گفت: بعضي از نمادها و نمودهايي كه در جامعه وجود دارد بايد در فضاي رسانه مطرح شود؛ براي مثال چوبزني، سنگزني، نعل اسب بايد ريشهيابي شود؛ از امام محمد باقر (ع) نقل است كه با هفت سلاح امام حسين (ع) و ياران ايشان را ميزدند؛ علاوه بر تير و شمشير و نيزه، خشب و حجر و مانند اينها هم بود؛ بايد ديد كه آنها با اين موارد ارتباطي دارد؟ سينه زدن، زنجير زدن، گل بر سر گذاشتن، يا كامل در گل رفتن را بايد تحليل كنيم؛ با ورود به اين مسائل از انحرافاتي مانند قمهزني يا گلولهزني ميتوان جلوگيري كرد.
وي كربلا را داراي چهار ضلع معرفي كرد و گفت: سوگ اولين ضلع است؛ رسانه بايد معبري درست كند كه از سوگ به انديشه برسد، متأسفانه در بسياري از موارد در سوگ زمينگير ميشويم؛ مراسم عزاداري قديم اينگونه بود كه ابتدا روضه خوانده ميشد و پس از آن سخنران انديشه كربلا را بيان ميكرد، اين سنت كماكان در نجف و كربلا اجرا ميشود. اول عاطفه شخم ميخورد و آماده پاشيدن بذر انديشه در خود بود.
دكتر سنگري ادامه داد: پس از سوگ و داغ كربلا بعد حماسي كربلا داراي اهميت زيادي است؛ هر چند نميتوان با حماسه گريست اما اين بعد نيز داراي ارزش زيادي است؛ منظورم از حماسه تنها در رزم نيست بلكه در گفتار هم بايد به آن توجه كرد؛ گونهاي از گفتار كه به نوعي بيان ميشود كه در فرد تكان و لرزشي را ايجاد ميكند.
عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي خواستار پژوهش در حوزه رجزخواني شد و گفت: هيچ چيز مانند رجز تصوير روشني از دشمن، ارائه نميكند؛ در اين زمينه چند كار شتابزده انجام شده است اما كامل نيست؛ امام حسين (ع) و ياران ايشان در رجز تصوير خود، فرد مقابل و آينده را به نمايش گذاشتهاند؛ تحليل كنيد امام حسين (ع) سقوط سي و سه نفر مقابل خود را در چه ميبيند؟ آيا جهان امروز ما با اين موضوع درگير نيست؟ جهان كنوني جهان بردگي نظامي، اقتصادي و فرهنگ است؛ انسان در عرصههاي گوناگون برده شده است و اگر لبيك گوي بردگي باشد، دنيا و شكم ما را تأمين خواهند كرد.
وي ضلع سوم كربلا را عرفان عاشورا دانست و گفت: عرفان مجاهدانه عاشورا لبريز از زيباييها است كه بايد تحليلهايي درباره آن انجام شود؛ ضلع چهارم جريان كربلا دو شاخه دارد كه يكي درسهاي عاشورا و ديگري عبرتهاي عاشورا است؛ با پرداختن به موارد مختلف حتي لباس پوشيدن امام حسين (ع) و ياران ايشان ميتوان درسها و عبرتهايي براي زندگي از آن بزرگواران گرفت.